چکیده
اغلب سیاستهای مالیاتی مبتنی بر نحوه تصمیمگیری مالیاتدهندگان براساس مدلهای اقتصادی کلاسیک بنا نهاده شده است. اما بررسیها نشان میدهد مدلهای تصمیمگیری متعارف که فارغ از بنیانهای روانشناسی- اجتماعی و تنها براساس مولفههای اقتصادی طراحی شدهاند، نمیتواند تحولات و نحوه دقیق عملکرد تصمیمگیران را تبیین کنند. بنابراین امروزه ادبیات گستردهای درخصوص رفتارهای مالیاتی مبتنی بر اقتصاد رفتاری شکل گرفته است. بر این اساس در این مقاله به اختصار به بنیانهای نظری اقتصاد رفتاری پرداخته و مطالعات نظری و تجربی صورت پذیرفته در این خصوص را مورد بررسی قرار میدهیم. بررسیهای صورت گرفته نشان میدهد که میزان فرار مالیاتی در کشور ما با وجود اقدامات صورت پذیرفته روند روبهرشدی داشته و میزان قابل توجهی را به خود اختصاص میدهد. بنابراین، به نظر میرسد، بررسی مولفههای مطرح شده در اقتصاد رفتاری در خصوص عوامل موثر بر فرار مالیاتی و همچنین بهرهگیری از ظرفیتهای سیاستگذاری مطرح شده در این رویکرد میتواند در کاهش فرار مالیاتی در کشور و همچنین افزایش کارایی نظام مالیاتی موثر باشد.
کلیدواژه ها: اقتصاد رفتاری؛ فرار مالیاتی؛ سیاستهای مالیاتی